سُم الاغ عیسی و مرد نصرانی
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۶۱۴۹۴
به گزارش ایرنا سیدبن طاووس مینویسد: مردی از اهل شام به سوی فاطمه دختر حسین(ع) نگریست و خطاب به یزیدبن معاویه گفت: ای امیرالمومنین! این کنیز را به من ببخش.
فاطمه نیز به عمه اش زینب(س) گفت: عمه جان! یتیم شدم و اینک میخواهند مرا به کنیزی ببرند.
زینب(س) گفت: نه این فاسق نمیتواند چنین کاری را انجام دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مرد شامی از یزید پرسید: این کنیز کیست؟
یزید گفت: فاطمه دختر حسین بن علی و آن هم زینب دختر علی ابن ابیطالب است.
مرد شامی گفت: ای یزید! خدا تو را لعنت کند! به خدا گمان میکردم اینها اسیران رومیاند.
یزید گفت: به خدا قسم تو را هم به آنها ملحق میکنم.
سپس دستور داد تا مرد شامی را کشتند.
سرزنش راس الجالوت
راوی میگوید: یزید خطیبی را طلبید و به او امر کرد بالای منبر رود و در مورد حسین و پدرش بدگویی کند. خطیب سر منبر آمد و به بدگویی علی بن ابیطالب و حسین بن علی پرداخت و در مدح معاویه و یزید اغراق کرد.
سجاد(ع) فریاد زد: وای بر تو ای خطیب! خشنودی مخلوق را بر خشم خالق خریدی، پس آماده آتش جهنم باش.
در همان روز یزید دستور داد تا اهل بیت حسین(ع) و سجاد(ع) را به خانهای بردند که آنها را از سرما و گرما محافظت نمیکرد. آنها در آنجا ماندند تا آن که صورتهایشان ترک برداشت و چاک چاک شد.
ابن لهیعه از ابوالاسود محمد بن الرحمان روایت میکند که راس الجالوت مرا دید و گفت: به خدا قسم بین من و حضرت داود(ع) هفتاد نسل فاصله است ولی یهودیان چون مرا ببینند تعظیم و احترام کنند؛ اما شما با آن که بین پیغمبرتان و فرزندش یک نسل بیشتر فاصله نیست، فرزندانش را کشتید.
سرزنش یزید توسط مرد نصرانی
از سجاد(ع) نقل شده است که یزید مجالس میگساری تشکیل میداد و سر مقدس حسین(ع) را مقابل خود نگه میداشت. یکی از روزها فرستاده روم - که خود از اشراف و بزرگان روم بود - به مجلس یزید در آمد و گفت: ای پادشاه عرب! این سر کیست؟
یزید گفت: تو را با این سر چه کار است؟
فرستاده گفت: وقتی من نزد پادشاه روم برمی گردم هر چه دیدهام از من میپرسد و دوست دارم داستان این سر و صاحب آن را برایش بگویم تا او نیز در شادی و سرور با تو شریک شود.
یزید گفت: این سر حسین بن علی ابن ابیطالب است.
رومی گفت: مادرش کیست؟
یزید پاسخ داد: فاطمه دختر رسول خدا.
فرستاده روم گفت: اف بر تو و دین تو! دین من از دین تو بهتر است زیرا پدر من از نبیرههای داوود پیامبر است. نصرانی ها (مسیحیان) مرا بزرگ میشمارند و خاک پای مرا برای تبرک بر میدارند. ولی شما فرزند دختر پیامبر خود را به قتل میرسانید. در صورتی که بین او و پیغمبر شما یک مادر بیشتر فاصله نیست. این چه دینی است که تو داری؟
سُم الاغ عیسی و یزید
پس از آن به یزید گفت: آیا داستان زیارتگاه حافر را شنیدهای؟
یزید گفت: بگو تا بشنوم.
آن مرد گفت: بین عمان و چین، دریایی است که عبور از آن یک سال راه است. در آن دریا هیچ آبادی وجود ندارد به جز یک شهر بسیار بزرگ که وسط آب است. از آن شهر یاقوت و کافور به ممالک دیگر صادر میشود و درختان آنجا هم عود و عنبر است. آنجا زیارتگاهی به نام حافر وجود دارد که در محراب آن حقهای از طلا آویخته شده است. در آن حقه سُم الاغی است که عیسی(ع) بر آن سوار میشد.
اطراف آن حقه را با پارچههای حریر آذین بستهاند و هر سال جماعت زیادی از نصاریها از راههای دور به زیارت میآیند و اطراف آن حقه طواف میکنند و آن را میبوسند و حاجات خود را از خدا میخواهند. آری! نصاریها چنین میکنند و عقیده آنها درباره آن سُم که گمان میکنند سُم الاغ عیسی است چنین است، ولی شما نوه پیغمبر خود را می کُشید.
یزید گفت: این نصرانی را بُکشید که مرا در مملکت خود رسوا نکند.
نصرانی که احساس کرد مرگش نزدیک است گفت: ای یزید! بدان که دیشب خواب پیغمبر شما را دیدم که به من گفت: «ای نصرانی! تو اهل بهشتی». و من از این بشارت تعجب کردم. اکنون میگویم: اشهدالله ان لااله الله و اشهد ان محمد رسول الله.
سپس سر مقدس حسین(ع) را بر سینه خود چسباند و آن را میبوسید و میگریست تا کشته شد.
منبع: لهوف، سید بن طاووس، ترجمه: عقیقی بخشایشی
(با قدری ویرایش)
فرهنگ اندیشه و تاریخ ۰ نفر ناصر غضنفری برچسبها امام حسین (ع) عیسی مسیح امام علی عاشورامنبع: ایرنا
کلیدواژه: امام حسین ع عیسی مسیح امام علی عاشورا امام حسین ع عیسی مسیح امام علی عاشورا یزید گفت حسین ع آن حقه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۶۱۴۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«عیسی بخشی» در خانه ابدی آرام گرفت
به گزارش خبرنگار استانی ایسکانیوز از خراسان شمالی، مراسم بدرقه خنیاگر و نغمه پرداز خراسان شمالی، استاد عیسی قلی پور و مرد بی بدیل هنر، شنبه ١۵ اردیبهشت ١۴٠٣ با حضور گسترده دوستداران به موسیقی مقامی، جامعه هنری در مجتمع فرهنگی و هنری گلشن بجنورد، برگزار شد و این هنرمند فقید روی دوش اهالی هنر و مردم هنر دوست خراسان شمالی تشییع و درخانه ابدی اش در قطعه هنرمندان جاوید آرام گرفت.
بر اساس این گزارش، استاد عیسی قلی پور مشهور، پیشکسوت بخشیهای ترک خراسان شمالی سال ۱۳۲۱ در روستای سلاخی بجنورد در خانوادهای هنرمند متولد شد و در کنار پدرش از بخشیهای قدیمی و دوتارنواز پرورش یافت، سپس نزد حسن یزدانی مشهور به حسن بخشی، هنرش را در عرصه موسیقی نواحی تکامل بخشید.
عیسی بخشی خواننده گویشهای ترکی بجنوردی، کرمانجی، فارسی و ترکمنی و بیش از ۶۰ سال خنیاگر نغمههای مختلف خراسانی و آیینهای مذهبی منطقه شمال خراسان بود. کسب مدال و دیپلم افتخار در چهارمین جشنواره موسیقی فجر از افتخارات این هنرمند فقید است.
این هنرمند چیرده دست موسیقی مقامی، دارای درجه یک هنری و از آخرین بازماندگان بخشیهای کرمانج شمال خراسان، ۱۴ اردیبهشت ماه، پس از تحمل یک دوره بیماری سرطان دار فانی را وداع گفت.
خبرنگار : متین لنگری
انتهای خبر/
کد خبر: 1229432 برچسبها موسیقی بجنورد